نتایج جستجوی عبارت «علیرضا دهقانی آباده طشک دهقان‌آباد مدرسه ابن‌سینا بیت‌المقدس آزادسازی خرمشهر 2/3/1361 ۱۳۶۱/۳/۲» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید غلامرضا علیزاده
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا عليزاده »
بسم الله الرحمن الرحیم و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون دین لله بنام خدایی که حضرت محمد(ص) بنده اوست که چند تار عنکبوت تا مرگ فاصله نداشت. به نام خدایی که حضرت ابراهیم بنده اوست که او را در آتش نگه داشت. به نام خدایی که ما را از گِل خلق کرد و از روح خود درون ما دمید. درود و سلام بر محضر اولیای دین و شهدای عزیز اسلام و راهیان کربلای حسین(ع) که راه چگونه زیستن...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید اسماعیل اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد اسماعيل اسماعيلي »
اسماعیل، چون اسماعیل ابراهیم (ع) فدا شدن درراه معشوق را عالی‌ترین مقام انسانیت می‌دانست و شهادت را بهترین مسیر تکامل برای انسان. او که سال ۱۳۴۸ در روستای مشکان، میان خانواده‌ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در کنار پدر و مادر به‌خوبی سپری کرد؛ اما به علت مشکلاتی که داشت، نتوانست به مدرسه برود و علم و دانش بیاموزد. اخلاق نیکو و ایمان راستین وی او را از دیگران متمایز می‌ساخت، به‌طوری‌که در تمام...
شهدا سال ۶۵ -زندگینامه شهید سید رضا اسدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
سلام بر شما پرستوهای مهاجر که در بی نهایت هستی فرود آمدید و جبهه را میعادگاه مردان خدا شمردید. سلام بر توای شهید! ای سیدرضا! که با تولد خود در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۶ در نی‌ریز با چلچله‌های بهاری هم‌نوا شدی و سبدسبد شادمانی را به میان خانواده متدین خود به ارمغان آوردی. سید رضا، دوره ابتدایی را در دبستان امیرکبیر نی‌ریز سپری کرده و سپس وارد مدرسه راهنمایی شهید مفتح شد، اما چندی نگذشت که ترک تحصیل...
مرحله اول عملیات کربلای پنج
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات کربلاي پنج »
آری! بچه‌ها باشور و نشاط و با سرعت هر چه تمامتر خود را به منطقه عملیاتی شلمچه رساندند و وارد مرحله اول عملیات در شامگاه 19/10/1365 شدند‌. بخوانید شرح این مرحله از عملیات را از زبان آقای اصغر ماهوتی که فرماندهی گردان را عهده دار بوده است‌: تا رسیدن به خط دشمن، یک منطقه آبگرفته جلوی ما قرار داشت‌. ما باید حدود 6 کیلومتر را روی آب با قایق می‌رفتیم تا به دژ شلمچه یعنی خط اول دشمن می‌رسیدیم‌....
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید یدالله محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچه‌های پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوش‌رویی یدالله سخن می‌گویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر می‌آورند، لب‌های خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری می‌کنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ می‌لغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت می‌نویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نی‌ریز، در...
شهدا سال ۶۶- زندگینامه شهید شاپور فریدونی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد شاپور فريدوني »
مجنون شدن و مقبول لیلی افتادن را شرایطی است که باید عارف الی الله آن را بداند و به‌جا آورد. شهیدان کربلای خونین ایران،‌ مجنون‌صفتانی بودند که درس عرفان را در سنگرهای الهی خود به‌خوبی آموختند و به منصه ظهور کشاندند. شاپور ازجمله آنان است که ۱۳۴۸/۳/۲۷ در شهرک ریز آب نی‌ریز در یک خانواده مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در همان محیط ساده و پاک روستا گذراند. هفت‌ساله بود که به دبستان عشایری...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید حمزه آزادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حمزه آزادي »
بسم الله الرحمن الرحیم اینجانب هدفم از به جنگ رفتن این است که: اولاً خدمتی به اسلام کرده باشم و ثانیاً به فرموده امام خود لبیک گفته [باشم] که می‌فرماید:(هل‌ من ناصر ینصرنی) آیا کسی هست که مرا یاری کند. من جهاد در راه خدا را انتخاب کردم. آری! باید در رکاب حسین(ع) جنگید و درخت تنومند اسلام را آبیاری کرد. و لا تقولوا لمن یقتل فی سبیل‌الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون. به افرادی که در...
گلزار شهدای نی ریز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
بیا در گلستان عشق تا آنجا صفا بینی زخود گر وارهی یکدم‌‌خدا‌ داند‌چها بینی خزان را ره نمی بینی بهار جانفزا بینی خدا جویانه گر باشی به‌نوردل خدابینی جهان‌راغرق‌گل‌بینی‌دی‌وبهمن‌کجا بینی سراپا معرفت‌ گردی‌ چه‌ گویم‌ ما سوا بینی ((( سراسر‌شوق در دلها سراسر‌عشق‌در جانها نهاده قالب خاکی گرفته عالم معنی زده لبخند برهستی کشیده از درون آوا نیایش ها ستایش‌ها ترنم‌های جان افزا زده بر لامکان پهلوگرفته قرب‌جانان جا شهید عشق را آنجا تو درشور و نوا بـینی ((( تو بینی سرفرازان‌...
شهدا سال ۶۶ -زندگینامه شهید محمد علی هاتفی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد محمد علي هاتفي »
سال ۱۶/۸/۱۳۴۶ طلوع خورشید وجود محمدعلی در فضای پاییزی روستای مشکان نی‌ریز، بهاری دیگر را به ارمغان آورد. خندان و شادمان دوران زیبای کودکی را در طبیعت باصفای روستا سپری کرد. اولین گام‌های فراگیری دانش را به‌سوی دبستان شهید آیت مشکان برداشت و با دریافت مدرک پایان ابتدایی از ادامه تحصیل منصرف شد. سپس آستین همت را بالا زده و در شغل کارگری به تأمین نیازمندی خانواده مشغول شد. محمدعلی فردی باایمان، متقی و مؤمن بود. با پدر و مادر...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن معصومیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهید حسن معصومیان »
آنگاه که نسیم بهاری لاله‌های زیبای دشتها را به رقص مستانه وامی‌داشت و بلبلان به ترانه‌سرایی در بوستان‌ها می‌پرداختند، حسن پا به عرصه هستی نهاد. آری! پانزدهمین روز از فروردین 1346 بود که در میان خانواده‌ای متدین و مذهبی با اولین گریه‌های خود همنوای بلبلان عاشق شد. دوران کودکی را در سایه‌سار پرمهر پدر و مادر سپری نمود و برای فراگرفتن علوم زندگی، دوره ابتدایی را در دبستان حاج قطبی آغاز و به پایان برد. سپس وارد مدرسه...